تعطیلات نوروزی برای بسیاری از ما با فشار روانی توام است . راه هایی وجود دارد که با کم کردن فشار روانی ، می توان از تعطیلات خود لذت بیشتری برد . در این جا نکاتی به اختصار آورده شده است .
1-در روزهای شب عید مردم نیاز دارند که توقعات واقع بینانه ای از خود داشته باشند . از خود توقع نداشته باشید که در حد تخیلات و آرزوها زندگی کنید . تعطیلات خود را با امکانات موجود مناسب کنید نه با نیازهای ایده آل خود .
می توانید خانواده ی خود را به دور خود جمع کرده و از آنها بپرسید : چگونه تعطیلات امسال خود را برگزار کنیم ؟ با انجام مشورت خانوادگی می توانید زمانی را برای خرید و احتمالا پختن شیرینی در نظر بگیرید . اگر کارهایی را که قرار است انجام گیرد، از قبل برنامه ریزی کنید می توانید از غوطه ور شدن در فشارهای روانی و کارهایی که باید انجام گیرد بر حذر باشید .
2-برای کاهش فشار روانی ، تعطیلات را با امکانات خود هماهنگ کنید . طی مدت تعطیلات که از کار و درس فارغ شده اید ، تعطیلات خود را آن گونه که مایل هستید، تنظیم کنید . برخی آن را صرف دید و بازدید می کنند . برخی مدت دید و بازدید را کوتاه می کنند و مدت بیشتری را به تفریح خانوادگی و مسافرت می گذرانند .
3-تعطیلات نوروزی ممکن است فرصتی برای تجدید رابطه و حل اختلافات و سوء تفاهمات گذشته باشد . اگر شما در طول سال نتوانسته اید با گروهی از فامیل فرصت های خوبی برای ارتباط داشته باشید ، احتمالاً ممکن است این شرایط در این تعطیلات نیز تغییر نکند ، شناخت این وضعیت شما را از ایجاد اختلافات بیشتر حفاظت می کند .
در برخورد با این دسته از دوستان و اقوام رفتار محترمانه داشته باشید، ولی از نظر هیجانی فاصله خود را با آن ها حفظ کنید .
چون ممکن است از هر روزنه ای در مصاحبت دیگران نوعی نیش زبان جاری شود . سعی کنید خنثی باقی بمانید و از محتوای احساساتی گفته های دیگران اجتناب کنید . این را بپذیرید که اگر تاکنون اختلافات حل نشده است ، احتمال این که در ایام تعطیل نیز حل و فصل شود کم است . اوقات فراغت خود را خراب نکنید .
4-مراقب وضعیت جسمانی خود در ایام تعطیل باشید . هیجانات حاصل از فعالیت های روزانه باعث ترشح آدرنالین در مغز شده و ممکن است خواب شما را خراب کند . برای حفظ آرامش خود، اقدامات متعددی می توانید انجام دهید . مطالعه منظم و انجام ورزش روزانه می تواند به آرامش شما کمک کند .
از خوردن بیش از اندازه خودداری کنید . سعی کنید تغذیه ای منظم و مناسب داشته باشید .
5-برخی از مردم در خرید هدیه برای تعطیلات نوروزی افراط می کنند . آنها فکرمی کنند تا می توانند باید هدیه گرانتری بخرند . هدیه تنها یک هدیه است و ضرورتاً نباید شاهدی بر عمق احساسات شما نسبت به عزیزانتان باشد .
مفهومی که در پس هر هدیه نهفته است ، اهمیت دارد نه خود هدیه . در دادن هدیه به فکر شکار قلب ها باشید نه خرید بهترین هدیه ها از مغازه. برخی با دادن هدیه هایی که یادآور خاطرات شیرین دوران کودکی آنها است ، لحظات شیرینی را ایجاد می کنند .
6-ممکن است در تعطیلات نوروزی اندوه افزایش یابد ، تنهایی از جمله این موارد است . می توانید راهی را برای پر کردن جای خالی دیگران و گرم کردن قلب آنها بیابید . مادری که با ازدواج تنها دخترش احساس تنهایی شدیدی می کرد ، وقت آزاد و تنهایی خود را با کمک به انجمن های خیریه پر کرد . بهترین کاری که به فکرش رسید کمک به دیگران بود . با دور هم جمع کردن دوستان و اقوام و سپری نمودن چند روزی با یکدیگر می توانید راهی دیگر برای لذت بردن از تعطیلات نوروزی داشته باشید . با مشارکت در تهیه غذا ، شیرینی ، میوه و انجام تفریحات مشترک می توانید لحظات شیرین برای تعطیلات به همراه داشته باشید .
به هر دلیلی و در هر شرایطی که دچار فشار روانی هستید ، می توانید با روش های زیر خود را آرام کنید :
1-با یک دوست یا فردی از خویشاوندان که مورد اعتماد شما است در مورد چیزی که شما را ناراحت کرده صحبت کنید . عصبانیت خود را ابراز کنید . خشم خود را به درون خود نریزید و از سوی دیگر مراقب باشید که با شدت تمام آن را ابراز نکنید . در حد مقعول آن را بیان کنید و در مورد مشکلات پیش آمده صحبت کنید .
2-گریه کردن در برخی مواقع باعث آرامش می شود .
3-بر کارهایی که انجام آن ها ، به تنهایی یا به کمک دیگران ، بتواند باعث حل شدن مشکلات شما گردد ، یا آن را تخفیف دهد تمرکز کنید .
4-به طور منظم و مرتب ورزش کنید و غذای مناسب بخورید .
5-هر چقدر نیاز دارید، بخوابید ولی از خواب برای فرار از فکر و خیال استفاده نکنید .
6-از مصرف داروهایی که پزشک تجویز نکرده و موادی که بر سیستم اعصاب اثر داشته و باعث تغییر خلق و خوی می شود خودداری کنید .
7-می توانید راههای بیشتری را برای مقابله با فشار روانی از طریق مشورت با یک روانپزشک و یا روانشناس بیابید . مشاوره با یک مشاور به معنی ناتوانی شما در مقابله با مشکلات نیست ، بلکه به مفهوم فراگیری راه های موثر و حرفه ای تر است. شیوه های رفتاری و شناختی در تغییر نگرش ما و نحوه ی مقابله و مدارا با شرایط فشارزا می تواند بسیار موثر واقع گردد .
8-آموزش روش های یوگا ، ماساژ عضلات گردن و کتف ها و نیز آرام سازی عضلات می تواند در کاهش فشارهای روانی موثر واقع گردد . تمرین روزانه 20 دقیقه آرام سازی عضلات در محیط آرام و ساکت باعث کاهش فشار روانی و سوخت و ساز بدن می گردد .
9-انجام ورزش ایروبیک می تواند به انبساط عضلات گردن و کتف منجر شده و باعث آرامش گردد و از سوی دیگر با ترشح هورمون های مغزی به کاهش فشار روانی ، اضطراب و افسردگی بیانجامد.
10- دعا و انجام مناسک روزانه آرامش دهنده قوی روانی است . تکرار کلمات و تعبیرات خاص با مفاهیم معنوی باعث قدرت ذهنی و افزایش بهداشت روانی فرد می گردد .
اگر می خواهید مانند افراد موفق در دنیای تجارت و کسب و کار خود را نشان دهید توصیه می کنیم از برخی ترفندهای موثر در این زمینه کمک بگیرید سعی کنید از آن ها الگوبرداری کنید ممکن است شما مسئولیت اصلی کارها را بر عهده داشته باشید، اما افرادی که در گروه شما مشارکت میکنند، به اندازهی شما بر روی موفقیت شرکت تاثیرگذارند. کارآفرینان باهوش، اطراف خود را با افراد مثبت احاطه میکنند، به خصوص زمانی که تجارت به خوبی پیش نمیرود. افراد مثبتاندیش به شکلهای مختلفی فعالیت میکنند اما نگرش مثبت، احساس خوب، و باور داشتن به آنچه که میخواهند انجام دهند، از جانب تمامی کارفرمایان در جهان، ستایش میشود.کارآفرینان دانا همچنین به دنبال کسانی هستند که دارای نقاط قوتی هستند که خودشان از آنها بیبهرهاند. اگر کسبوکار شما با مشکلی مواجه شد، بررسی کنید که کدام یک از افراد زیر در گروه شما حضور ندارند. ۱- برقگیر این افرادی توجهات را به خود جلب میکنند. آنها همیشه در مرکز توجه هستند. این افراد، شوخ طبع، پرجذبه و پر از ایدههای جدید هستند. ممکن است در اولین نگاه، شما به چنین افرادی به اشتباه برچسب متکبر یا گستاخ بودن بزنید. اما در حقیقت چنین افرادی بسیار خلاق هستند. ذهن آنها سریع عمل میکند. در تجارت، چنین افرادی، ارزشهایی باورنکردنی، به گروههای بازاریابی و فروش شما میبخشند. در مورد این که ممکن است این افراد به خدشه دار کردن اعتبار شما منجر شوند، نگران نباشید. آنها دقیقا افرادی هستند که شما برای حفظ تازگی و هیجان انگیز بودن محصولات و خدمات خود به آنها نیاز دارید. ۲- غاز طلایی غاز طلایی، سبب جذب پول و ثروت برای شما میگردد. این افراد از دانش عمیقی در مورد چگونگی افزایش سود و سهام شما برخوردارند. آنها در زمینهی فروش، بازاریابی، پولسازی و هر آن چه که شرکتها را از ضرر و زیان دور نگه میدارد، استاد هستند. اگر فعالیت کردن در زمینهی فروش باعث میشود که شما احساس رخوت کنید، یک غاز طلایی استخدام کنید. تجارت شما نمیتواند بدون کسب و مدیریت صحیح پول، پابرجا بماند. ۳- اساتید اساتید، افراد کمیاب و استراتژیکی هستند که میتوانند پایان یک کار را از آغاز آن ببینند. آنها مانند پیشگویانی هستند که از تجربیاتی غنی در زندگی خود برخوردارند و میتوانند به هر چیزی، از چشم یک پرندهی در حال پرواز نگاه کنند. اساتید دنیای معاصر، مانند استیو جابز در اپل، و یا لری پیچ و سرگی برین در گوگل، به کمک نگرشهای بلند مدت خود به تغییر جریان بشریت پرداختند. اگر شما قادر نیستید طرحی از مسیری که میخواهید تجارت شما به آن سمت حرکت کند، ایجاد کنید، سعی کنید اطراف خود را، تا جایی که میتوانید با این نوع افراد احاطه کنید و دائما با آنها مشورت کنید. ۴- هنرمند اگر استیو جابز استاد اپل بوده است، پس استیو وزنیاک به عنوان هنرمند شناخته میشود. هنرمندان، افراد نوآوری هستند که از دانش تخصصی برخوردارند. آنها دانشمندان، مهندسین و معمارانی هستند که پشتیبان اصلی برترین مخترعان جهان محسوب میشوند. این افراد سختترین کار در دنیا را انجام میدهند: ساختن یک چیز از هیچ چیز (از نظر فیزیکی). مهم نیست که سعی در ساختن چه چیزی دارید، این افراد به شما کمک میکنند تا آن را بهتر و سریعتر بسازید. بدون این افراد، تمام ایدههای تجاری، برای همیشه مدفون باقی خواهد ماند. ۵- استاد سخن استادان سخن، افرادی هستند که در بازی با کلمات بهترین هستند. آنها قادرند تا به سازماندهی افکار خود در قالب روابط گفتاری و نوشتاری بپردازند تا بدین طریق به افراد دیگر بیاموزند، آنها را سرگرم کنند و به آنها انگیزه ببخشند. استادان سخن شامل نویسندگان، ویراستاران، وبلاگنویسها، سخنرانان عمومی و یا انواع دیگر خبررسانان هستند. شاید شما قدر این افراد را در نگاه اول ندانید، به خصوص در دنیای امروز که محتوا به عنوان یک کالا محسوب میشود، اما بدانید که اهمیت ندادن به این افراد و نادیده گرفتن آنها اشتباه است. هر فردی که به ایجاد محتوای موردعلاقهی افراد دیگر بپردازد، در حقیقت کنترل مکالمه را در دست گرفته است. ایجاد ارتباط به حفظ ایدهها، محصولات و خدمات، در اوج ذهن و زبان افراد میپردازد. ۶- واسطهها آنها افرادی هستند که در میان آرایش وسیعی از گروههای متفاوت غوطهور هستند. آنها از ظرفیت بالایی برای بررسی اطلاعات به هم پیوسته برخوردارند و از این اطلاعات برای گرد هم آوردن دیگران در کنار یکدیگر، به منظور حرکت کردن به سمت اهداف مشترک استفاده میکنند. زمانی که در مسیر تجارت خود با مشکل روبرو میشوید، همین واسطهها، کسانی هستند که میتوانند بهترین افراد را برای کمک به شما معرفی کنند. آنها دائما در حال افزودن افراد جدید به مجموعهی خود هستند. زیرا میدانند که شبکهی ارتباطی تجارت شما از ارزش خالصی برای سرمایهگذاری برخوردار است. ۷- گلادیاتور گلادیاتورها، کارآفرینانی به معنای واقعی هستند. آنها جزء افرادی هستند که ممکن است بارها و بارها شکست بخورند و دوباره برای انجام کارهای بیشتر از جای خود بلند میشوند و به میدان برمیگردند. زیرا آنها به شدت وفادار هستند. در مورد گلادیاتورها در تجارت خود دچار سوءتفاهم نشوید. پشتکار و اعتماد به نفس بالای آنها، به عنوان نیروی تقویتی برای آنها محسوب میشود و به آنها کمک میکند که در زمان مبارزه با قدرتهای از کارافتاده و بوروکراسیهای پرتشریفات، قدرتمند باقی بمانند. اگر در هر موردی با کمبود خلاقیت و نوآوری روبرو شدید، سعی کنید اطراف خود را تا جایی که میتوانید با این افراد احاطه کنید. این افراد میدانند که چطور کار را به نحو احسن مدیریت کرده و به انجام برسانند حتی اگر موانع بسیاری بر سر راه آنها قرار داشته باشد. ۸- خورههای کتاب چنین افرادی، سازمانیافته و جزئینگر هستند. آنها عاشق خواندن و تحقیقات هستند و دانش و سیستم را در اولویت قرار میدهند. در واقع این افراد مانند سوخت، برای پابرجا ماندن و حرکت رو به جلوی سازمانها عمل میکنند. بسیاری از کارآفرینان قدر این افراد را نمیدانند زیرا آنها به صورت تاکتیکی به وظایف مورد نظر خود رونق میبخشند. پس مرتکب این اشتباه نشوید. اگر جزئیات شما را کلافه کرده است، پس باید این افراد را بیشتر وارد تجارت خود کنید. آنها تجارت شما را سازماندهی میکنند و به شما کمک میکنند که به محک زدن روشهای تاکتیکی مورد نظر خود بپردازید. ۹- هکرها سریعترین روش برای بقای تجارت شما این است که هک کردن را آغاز کنید. هکرها نابود کننده و خالق هستند. آن ها به ساختارشکنی سیستمها میپردازند، موارد غیرضروری را از میان برمیدارند و به خلق مجدد سیستمهای جدید میپردازند. هکرها بارها و بارها به خلق الگوهای متغیر به وسیلهی آزمایش و تصحیح بخشهای متفاوت یک فرآیند، تا زمانی ادامه میدهند که بتوانند به بهترین شکل به بهینهسازی فرآیند مورد نظر بپردازند. اگر شما زمان کافی برای آزمایش بخشهای متفاوت تجارت خود ندارید، چندین هکر استخدام کنید. مقدار انرژی و زمانی که این افراد میتوانند برای شما حفظ کنند، شگفت انگیز است. ۱۰- افراد زیرک و خردمند هر تجارتی نیاز دارد تا به بقای خود ادامه دهد. افراد زیرک کسانی هستند که زمان بسیاری را برای تجارت صرف میکنند. آنها معلمان، مدیران و آموزگارانی هستند که در کشف تواناییهای افراد، بهترین هستند. این افراد، از تجربیات خود به منظور ایجاد تاثیرگذاری مثبت بر روی سرنوشت و یا تجارت شما استفاده میکنند. آنها به شما کمک میکنند تا از انجام اشتباهات معمول اجتناب کنید و از فرصتهایی که به شما تعلق ندارد، استفاده کنید. اگر شما کارآفرینی هستید که هیچ کارمندی ندارید و یا کارمندان کمی در اختیار دارید، یک فرد زیرک پیدا کنید و او را به عنوان مشاور استخدام کنید. اگر شما یک کارآفرین هستید که کارکنان زیادی دارید، یک فرد زیرک پیدا کنید و او را به عنوان مدیر استخدام کنید.
|
چرا پولدار نمی شویم عدم آشنایی افراد پولدار مهمترین این دلایل، این است که هیچوقت برایشان اتفاق نمیافتد. فرد متوسط در خانوادهای بزرگ شده است که هیچوقت کسی که پولدار باشد را نمیشناخته و ندیده است. به مدرسه میرود و با آدمهایی معاشرت میکند که پولدار نیستند. با آدمهایی کار میکند که پولدار نیستند. هیچ الگوی پولداری روبروی خود ندارد. اگر این برای شما هم پیش آمده است، البته تا سن بیست سالگی، میتوانید به یک فرد بالغ و کامل در جامعه تبدیل شوید اما هیچوقت برایتان پیش نیامده که بفهمید شما هم میتوانید یکی از افراد ثروتمند جامعه شوید به همین دلیل است که کسانیکه در خانوادههایی که والدینشان پولدار هستند به دنیا میآیند، احتمال اینکه در بزرگسالی افرادی ثروتمند شوند بسیار بیشتر است. بنابراین اولین دلیل اینکه چرا بیشتر ما پولدار نمیشویم این است که هیچوقت برایمان اتفاق نمیافتد. و البته، اگر هیچوقت برایمان اتفاق نیفتد، آنوقت هیچکدام از قدمهای لازم برای به واقعیت تبدیل کردن آن را برنخواهیم داشت. تصمیم بگیرید دومین دلیل که باعث میشود پولدار نشویم این است که هیچوقت برای آن تصمیم نمیگیریم. حتی اگر فردی کتاب بخواند، در جلسات سخنرانی شرکت کند، یا با افرادیکه از نظر اقتصادی موفق بودهاند نشست و برخاست کند، تا زمانیکه برای متفاوت شدن تصمیم نگیرد، هیچ اتفاقی نمیافتد. اگر برای برداشتن اولین قدمها تصمیم نگیرد، همان جا که هستید خواهید ماند. اگر به انجام کارهایی که همیشه میکنید، ادامه دهید، به همان جایی خواهید رسید که همین امروز هستید دلیل اصلی عدم موفقیت و شکست این است که اکثریت آدمها برای موفق شدن تصمیم نمیگیرند. هیچوقت یک تعهد محکم و روشن یا یک تصمیم قطعی برای پولدار شدن نمیگیرند. دلشان میخواهد و قصدش را دارند و آرزو میکنند که یک روز پولدار شوند. دعا میکنند و دعا میکنند که پول زیاد به دست بیاورند اما هیچوقت تصمیم نمیگیرند که، «من میخواهم که پولدار بشم!» این تصمیم قدم مهمی برای رسیدن به استقلال مالی است. شاید فردا سومین دلیل پولدار نشدن آدمها انداختن کار امروز به فرداست. آدمها همیشه برای شروع نکردن کاری که لازم است برای رسیدن به استقلال مالی انجام دهند، بهانه دارند. همیشه ماه خوبی نیست، فصل خوبی نیست یا سال خوبی برای شروع نیست. وضعیت و شرایط اقتصادی در صنعت خوب نیست، بازار کساد است یا باید ریسک کنند یا امنیت خودشان را زیر پا بگذارند. شاید سال بعد برای به تعویق انداختن کارها همیشه دلیل هست. درنتیجه، ماه به ماه و سال به سال این کار را عقب میاندازند تا جاییکه دیگر دیر میشود. حتی اگر برای یک نفر اتفاق بیفتد که بتواند پولدار شود، تصمیمش را هم بگیرد اما برای وارد عمل شدن امروز و فردا کند، همه برنامههایش آینده روشنی نخواهند داشت. هزینهاش را بپردازید چهارمین دلیل اینکه مردم معمولاً فقیر بازنشسته میشوند، چیزی است که اقتصاددانها به آن تاخیر پاداش میگویند. اکثریت زیادی از افراد وسوسه میشوند که هر یک ریال آخرشان را هم خرج کنند و حتی باز هم قسطی خرید کنند. اگر نمیتوانید پاداشتان را به تاخیر بیندازید و خودتان را در خرج کردن هر پولی که درمیآورید محدود نکنید، نمیتوانید پولدار شوید. اگر نتوانید صرفهجویی را بعنوان یک عادت طولانیمدت تمرین کنید، برایتان غیرممکن خواهد بود که به استقلال مالی برسید. همانطور که دبلیو. کلمنت استون میگوید، «اگر نمیتوانید پول پسانداز کنید، بذر سربلندی در شما نیست. چشمانداز بزرگتر را ببینید پنجمین دلیل که باعث میشود افراد فقیر بازنشسته شوند، به اندازه بقیه دلایل مهم است. این دلیل نداشتن چشمانداز زمانی است. در یک تحقیق طولانیمدت که توسط دکتر ادوارد بانفیلد در دانشگاه هاروارد در دهه پنجاه میلادی انجام گرفت و در سال ۱۹۶۴ در مجله The Unheavenly City به چاپ رسید، دلایل تحرک اقتصادی-اجتماعی روبهبالا بررسی شد. او میخواست بداند چطور میتوان پیشبینی کرد که یک خانواده یا فرد به سمت بالا در حرکت است یا خیر و اینکه گروههای اقتصادی-اجتماعی در نسل بعد ثروتمندتر خواهند شد یا خیر همه این تحقیقات او را به یک عامل رساند که باعث شد نتیجهگیری کند که درستتر از سایر عوامل در پیشبینی موفقیت است. آنها آن را چشمانداز زمان نامیدند. تعریف آن میزان زمانی است که برای برنامهریزی فعالیتهای روزانه و گرفتن تصمیمات مهم زندگیهایتان اختصاص میدهید یک نمونه از چشمانداز درازمدت عادت متداول خانوادههای سطحبالای انگلستان برای ثبتنام فرزندانشان در دانشگاه آکسفورد یا کمبریج به محض متولد شدن آن کودک است، حتی بااینکه ممکن است به هجده یا نوزده سالگی نرسد. به این چشمانداز درازمدت در عمل میگویند. زوج جوانی که ۱۵۰ هزار تومان در ماه خود را برای هزینه تحصیل فرزند خود کنار میگذارند، زوجی با چشمانداز زمانی درازمدت هستند. آنها حاضرند برای اطمینان از گرفتن نتیجه بهتر در طولانیمدت، در کوتاهمدت خود را قربانی کنند. افرادیکه چشمانداز درازمدت دارند در مسیر زندگیشان رشد اقتصادی خواهند داشت |