اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

غمی غمناک

شب سردی است و من افسرده

راه دوری است و پایی خسته

تیرگی هست و چراغی مرده

می کنم تنها از جاده عبور

دور ماندند ز من آدمها

سایه ای از سر دیوار گذشت

غمی افزود مرا بر غم ها

فکر تاریکی و این ویرانی

بی خبر آمد تا به دل من

قصه ها ساز کند پنهانی

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر سحر نزدیک است

هر دم این بانگ برآرم از دل

وای این شب چه قدر تاریک است

خنده ای کو که به دل انگیزم ؟

قطره ای کو که به دریا ریزم ؟

صخره ای کو که بدان آویزم ؟

مثل این است که شب نمناک است

دیگران را هم غم هست به دل

غم من لیک غمی غمناک است
نظرات 1 + ارسال نظر
jonquil یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:39 ب.ظ

تو از شهر غرِیب بی نشونی اومدی

تو با اسب سفید مهربونی اومدی

تو از دشتای دورو جاده های پر غبار

برای هم زبونی هم نشونی اومدی

تو از راه میرسی پر از گردو غبار

تموم انتظار میاد همرات بهار

چه خوبه دیدنت چه خوبه موندنت

چه خوبه پاک کنم غبارو از تنت

غریب آشنا دوست دارم بیا

منو همرات ببر به شهرقصه ها

بگیر دست منو تو اون دستات

چه خوبه سقفمون یکی باشه با هم

بمونم منتظر تا برگردی پیشم

تو زندونم با تو من آزادم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد