شهوت رانی عبارت است از: متابعت کردن آدمى قوه شهویه خود را در هر چیزى که میل به آن مىکند و آدمى را به آن مىخواند، از: شهوت شکم و فرج و حرص مال و جاه و زینت و امثال اینها.
عقل که کارفرماى مملکت بدن است به واسطه آن مقهور و (منکوب)، و قوه عاقله که مخدوم قوا و حواس است، خادم و مغلوب مىگردد. تا کار به جائى مىرسد که همت انسان بر تمتّع، از (جوارى) و نسوان (مقصور)، و از سلوک آخرت مهجور مىشود.
بلکه بسا باشد که قوه شهویه چنان غلبه نماید که قوه دین را مضمحل و خوف خدا را از دل زایل نموده، آدمى را به ارتکاب فواحش بدارد. و اگر کسى را قوه واهمه غالب باشد این شهوت او را به عشق بهیمى منجر مىسازد.
و بر کسى که دشمن خود نباشد لازم است که: خود را از مبادى شهوت که فکر و نظر کردن باشد محافظت نماید و احتراز کند، زیرا که: بعد از هیجان قوه شهویه نگاه داشتن آن صعوبتى دارد. و این اختصاص به شهوت ندارد، بلکه محبت هر امر باطلى از جاه و مال و اهل و عیال و غیر اینها چنین است.
پس اگر آدمى ابتدا در آنها فکر نکند و ملتفت مبادى آنها نشود، دفع آنها در نهایت سهولت و آسانى مىشود. و اگر پیش آنها را نگرفت و داخل در آنها شد دیگر نگاهداشتن خود امرى است بسیار مشکل.
و اما کسى که ابتدا خود را محافظت ننموده، مانند کسى است که: مرکب را رها کند تا داخل جائى شود و بعد دم آن را گرفته بخواهد از عقب بیرون کشد. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا در اول، به اندک التفاتى ممانعت میسّر گردد، در آخر به صد جان کندن دست ندهد.
پس کسى که طالب نجات خود باشد باید در ابتداى کار، احتیاط کند، که به آخرش مبتلا نشود.