اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

چگونه عشق را از هوس تشخیص دهیم؟

عشق یا هوس؟

سؤالی که قدمتی به اندازه خود عشق دارد و همیشه یکی از دغدغه‌های فکری افراد بوده ‌است؛ مثلا اینکه وقتی کسی به ما ابراز عشق می‌کند آیا واقعا دوستمان داردیا تنها از سر هوس و تمایلی که به جنس مخالف دارد از کنار ما بودن لذت می‌‌برد؟احتمالا شما هم زیاد شنیده‌اید که دو نفر با عشق ازدواج کرده‌اند اما بعد از مدت کوتاهی کارشان به طلاق کشیده ‌است و هرچه محبت داشته‌اند زیر پا له کرده‌اند؛ اما اشتباه نکنید عشق نمی‌تواند به این  سرعت و تنها  در یک مدت کوتاه از بین برود. بدون شک آنچه در این ازدواج‌ها عشق ‌نامیده‌اند تنها هوسی زودگذر بوده‌ که در ابتدا با ظاهر عشق خود را نمایان کرده‌‌است. اما واقعا چطور می‌توان مرز میان عشق و هوس را مشخص کرد. مسلما کار راحتی نیست اما ناممکن هم نیست. در اینجا سعی کرده‌‌ایم تفاوت‌های عشق و هوس را در سه رکن اصلی رابطه از زبان شری و باب استرتف(زوج روانشناس مشهور) برای تشخیص عشق واقعی برای‌تان بیان کنیم تا شاید بتوانید این دو را کمی از هم تشخیص دهید.عشقعمیق است و غیرقابل توصیف و تمایلی تمام ناشدنی به سمت معشوق است تا جایی که می‌توان آن را از دوست داشتن متمایز کرد. برای عاشق  حالت‌ها و لذت‌های خودش مهم نیست بلکه تنها به‌دنبال تامین خواست معشوق است. عشق عزت و احترام دارد و این احترام از روی بی‌نیازی و بزرگی عشق حاصل می‌شود و عاشق هیچ‌گاه خود را حقیر نمی‌بیند 

هوس احساسی است که خیلی از اوقات در نگاه اول با عشق اشتباه گرفته می‌شود در حالی که تنها یک احساس ناگهانی و زودگذر نسبت به کسی است که شاید فرد او را به خوبی نشناسد. این احساس با عشق اشتباه گرفته می‌شود چراکه به شدت فرد را جذب می‌کند در حالی که محور آن چیزی جز  لذت نیست.درباره آینده حرف​می​زند یا عشق؟وقتی عشق است

  •  او می‌تواند به‌راحتی با شما درمورد مسائل زندگی مثل مسائل مالی، بچه‌ها و چیزهایی که او را می‌ترساند با شما صحبت کند چراکه برای او مهم‌ترین هدف پیش بردن زندگی و بهبود آن به همراه شماست.
  •  او می‌تواند با شما بحث کند و درنهایت هم نقاط مشترکی پیدا کند که بتوانید به تفاهم برسید؛ هیچ وقت فراموش نکنید که  بحث کردن نشانه این است که شما دو نفر توانایی این را دارید که با هم حرف بزنید.
  •  او با شما کاملا صادق و راحت است و می‌تواند به آسودگی در مورد احساساتش صحبت کند.


وقتی هوس است

  • او چیز زیادی درمورد شما نمی‌داند تنها از رنگ مورد علاقه‌تان اطلاع دارد و می‌داند در چه رشته‌ای تحصیل کرده‌اید. بیشتر اوقات هم از پرسیدن سؤالات عمیق درمورد شما طفره می‌رود از ترس اینکه مبادا جواب خوبی به او ندهید یا چیزهایی بفهمد که به سلاحش نیست.
  • او کمتر با شما درمورد احساساتش صحبت می‌کند و از شما هم چندان توقع ندارد که احساسات زیادی نشان دهید. همچنین سعی می‌کند تا حد ممکن هیچ بحثی بین شما پیش نیاید تا مبادا دلخوری و رنجشی پیش بیاید. اگر خطایی از یکی از شما سر بزند هیچ‌کدام چندان تمایل ندارید که دیگری را ببخشید.


پشت شما می​ایستد یا فرار می​کند؟وقتی عشق است

  •  در تمام بحران‌ها محکم پشت شما می‌ایستد و برایش مهم نیست که این ایستادگی می‌تواند چه عواقبی را به بار آورد.
  •  او حاضر است از خواسته خود بگذرد و خود را قربانی کند تا بتواند شما را خوشحال کند.
  •  او کاملا فردی قابل‌اعتماد و صادق است که هیچ رازی را از شما پنهان نمی‌کند و به قول معروف دلش صاف است و حرف و دلش یکی است. او سعی می‌کند خود را به  لحاظ احساسی، جسمانی و ذهنی کاملا با شما هماهنگ کند.
  •  او همان‌قدر که یک عاشق شما را ستایش می‌کند، دوست خوبی هم برای‌تان است.


وقتی هوس است

  •  وقتی اوضاع کمی سخت شود او هم ترجیح می‌دهد به جای اینکه خودش را جلو بیندازد فرار را برقرار ترجیح ‌دهد.
  •   او نشان داده‌ است که خیلی قابل اطمینان نیست و شما بهتر است به جای اینکه به او امید ببندید خودتان از پس کارهای‌تان بربیایید.
  •  او گاهی به شما دروغ‌‌هایی می‌گوید مثلا درمورد اینکه کجا بوده‌ است، پنهان‌کاری می‌کند یا دروغ می‌گوید و تنها زمانی حاضر به گفتن حقیقت می‌شود که شما مچش را بگیرید.
  •  صمیمیت بین شما آنقدرها زیاد نیست و او تنها کمی نسبت به شما کشش جسمانی دارد، از طرف دیگر بیشتر جمع‌های دونفره‌تان به خنده و مسخره بازی می‌گذرد.او در موقعیت‌های متعدد ثابت کرده‌است که اصلا شخصیت قابل اعتمادی نیست.


شما را برای خودتان می​خواهد یا برای خودش؟وقتی عشق است

  •   او تمام ایرادها و عیب‌های شما را به‌خوبی می‌بیند ولی می‌تواند به‌راحتی آنها را قبول کند و مشکلی با آنها نداشته‌ باشد.
  •   او پشتیبان خوبی برای شماست و می‌تواند مشوق فعالیت‌های ‌شما در زمینه‌های موردعلاقه‌تان باشد. او شما را تشویق می‌کند که برای خودتان هویتی مستقل داشته‌ باشید.
  •   او برای گوش‌کردن به حرف‌های شما وقت می‌گذارد و سعی می‌کند آنها را درک کند و از نقطه نظر شما هم به مسائل نگاه کند.

 

 


وقتی هوس  

  •   او و شما در مقابل دیگران به راحتی از یکدیگر انتقاد می‌کنید و ایرادهای همدیگر را به رخ می‌کشید.
  •   او آن‌چنان که باید به شما فضا نمی‌دهد که بتوانید به فعالیت‌های موردعلاقه‌تان بپردازید.
  •   خودش چندان به زندگی دور از شما علاقه‌ای ندارد و ترجیح می‌دهد تمام دقایق روز را در کنار شما باشد.سعی می‌کند کاری کند که شما به سبک  و با استانداردهای او زندگی کنید؛ حتی دوست دارد به شما شکل دهد تا همان کسی شوید که او می‌‌خواهد و هویتی داشته‌ باشید که او دوست دارد.


زبان بدن مردان عاشقرفتار شماره یک:

  • وقتی چشم در چشم می‌شوید او کمی سرش را به سمت راست یا چپ کج می‌کند.
  • کج کردن سر یک حرکت کاملا ناخودآگاه  در مردان است که وقتی نسبت به زنی احساس نزدیکی می‌کنند از خود نشان می‌دهند. این حرکت و ژست را زمانی مردها نشان می‌دهند که به زنی علاقه‌مند شده‌اند ولی خودشان این شجاعت را ندارند که جلو بروند و علاقه‌شان را ابراز کنند و از زن خواستگاری کنند. درواقع او با کج‌کردن سر، خود را آسیب‌پذیر نشان می‌دهد تا بتواند دردسترس‌تر باشد یا شاید می‌خواهد خود را مجذوب‌تر نشان دهد.


رفتار شماره 2:

  • اگر زمانی به شما نگاه می‌کند خیلی سریع شانه‌هایش را  به سمت بالا جمع می‌کند و به سمت جلو می‌دهد.
  • در این حالت احتمالا شما حرکتی انجام داده‌اید که او توجهش به سمت شما جلب شده‌ است. وقتی مردی رفتارهای یک زن را تحسین می‌کند و او را مورد مناسبی برای ازدواج می‌داند کاملا ناخودآگاه شانه‌هایش را به سمت جلو می‌آورد و جمع می‌کند. این حرکت در مردان نشان‌دهنده محبت عمیقی است که در دل داشته و دوست دارند به نوعی آن را ابراز کنند، ‌حتی در زندگی زناشویی هم وقتی مردی از همسرش حرکتی تحسین‌آمیز می‌بیند، ولی غرورش اجازه نمی‌دهد آن را ابراز کند شانه‌هایش را به سمت جلو جمع می‌کند (شبیه آغوش‌کشیدن)، در این مواقع می‌توانید برای خوشحال‌کردن همسرتان، شما هم به‌طور کلامی علاقه خود را به او نشان دهید.


نکته مهمیک عاشق می‌تواند با شما بحث کند و درنهایت هم نقاط مشترکی پیدا کند که بتوانید به تفاهم برسید؛ هیچ وقت فراموش نکنید که  بحث کردن نشانه این است که شما دو نفر توانایی این را دارید که با هم حرف بزنید.

شوهرتان را از دست می‌دهید اگر

مراقب باشید! دنیای زن و شوهری، پیچیده‌تر از آن است که به حال خودش رهایش کنید. اگر می‌خواهید عشق‌تان همیشه پا بر جا بماند، باید در تمام لحظات زندگی‌تان، چهار چشمی مراقب این عشق باشید. شاید باور نکنید اما عادت‌های ساده و به ظاهر بی‌اهمیتی که در زندگی شما جا خوش کرده‌اند، خیلی زود می‌توانند عشق‌تان را از تب و تاب بیندازند و میان شما دیواری بکشند که به سادگی ویران نمی‌شود. اگر هنوز هم منظور ما از این عادت‌های کوچک را  متوجه نشده‌اید، ادامه این مطلب را بخوانید.

تلفن کار دست‌تان می‌دهد؟بهترین چیز در دنیای مدرن، محو شدن مرزهای ارتباطی است اما در عین حال، بدترین اتفاق دنیای امروز هم از دست رفتن همین مرزهاست. خوبی وسیله‌های ارتباطی جدید این است که شما در هر لحظه و هر جایی در دسترس هستید اما این اتفاق می‌تواند در لحظاتی که شما با همسرتان هستید دردسرساز شود. پس مراقب باشید و وقت بودن‌تان با او را صرف گپ زدن‌های تلفنی و دوستانه یا پیامک بازی نکنید. نگذارید دیگران هنگام صرف یک ناهار دو نفره و رمانتیک با تلفن زدن و خاطره تعریف کردن، میان شما فاصله بیندازند. شاید لازم باشد گاهی در حضور همسرتان تلفن همراه خود را خاموش کنید یا برای دوستان‌تان روشن کنید که در چه ساعاتی می‌توانند با شما تماس بگیرند.

 


همیشه برنامه‌های‌تان پر است؟هنوز روز شروع نشده که شما برنامه‌های‌تان تا پایان شب را هم هماهنگ کرده‌اید و وقت سر خاراندن هم برای خودتان باقی نگذاشته‌اید. خرید کردن، ملاقات با دوستان، انجام کارهای خیریه، بردن بچه‌ها به کنسرت، کلاس‌های آموزشی خودتان و... اگر چه بخش‌های جدا ناشدنی زندگی شما هستند، اما اگر سهم قابل توجهی از زندگی‌تان را اشغال کنند، جایی برای عشق باقی نمی‌گذارند. شاید شما آنقدر سرگرم شده باشید که توان دیدن این واقعیت را پیدا نکنید اما پر بودن همیشه برنامه‌های شما، وقتی برای توجه به همسرتان و نیازهای او باقی نمی‌گذارد. برای اینکه به یک نفر نزدیک شوید، باید زمان و انگیزه کافی برای توجه کردن به او را داشته باشید.

به مانیتور معتادشده‌اید؟شاید خودتان ندانید که به لپ‌تاپ یا آیفون کوچک‌تان معتاد شده‌اید اما همسرتان زودتر از هر کسی این واقعیت را متوجه می‌شود. کافی است شما بگویید «می‌روم ای‌میل‌هایم را چک کنم و زود برگردم» و بعد از گذشت دو، سه ساعت هنوز پشت رایانه باشید تا همسرتان مهر معتاد بودن را به شما بچسباند. مهم نیست که او این موضوع را به زبان بیاورد یا اینکه بی‌صدا از کنار ساعت‌های طولانی‌ای که شما سرگرم رایانه یا تلفن همراه‌تان هستید بگذرد. در هر حال، این اتفاق فاصله‌ای پرنشدنی را میان شما دو نفر ایجاد می‌کند که به مرور می تواند سرنوشت رابطه صمیمانه‌تان را به خطر بیندازد.

همه زندگی‌تان کار است؟عاشق کار کردن هستید؟ اشکالی ندارد. ما نمی‌خواهیم کار را به عنوان متهم اصلی سرد بودن رابطه‌تان معرفی کنیم اما بد نیست بدانید که نه خود کار، بلکه شیوه کار کردن‌تان می‌تواند زندگی شما را با چالش‌هایی روبه‌رو کند. اگر نمی‌خواهید رابطه تان آسیب ببیند، حساب کار را از خانه جدا کنید. شما چند ساعت از روز در محل کارتان مشغول هستید و این حق همسرتان است که با ورود شما به خانه، فرصت کافی برای صحبت کردن، تماشای تلویزیون و بدون دغدغه شام خوردن در کنار شما را داشته باشد. پس کار بیرون را به خانه نیاورید و چند ساعت  را به زندگی مشترک  اختصاص دهید.

بازی نمی‌کنید؟
اگر برای محقق کردن 4 اصل بالا تلاش کرده‌اید، وقت آن است که کمی به عقب برگردید و یک مهارت خوشایند کودکی را به زندگی امروزتان بیاورید. اگر می‌خواهید زندگی مشترک‌تان سرزنده بماند، بازی کردن را فراموش نکنید. قرار نیست همه زندگی شما جدی و با قاعده باشد و تمام تفریح‌های‌تان هم به پول وابسته باشد. شما می‌توانید با هم وقت بگذرانید و بدون صرف هیچ هزینه‌ای عشق را در خانه‌تان زنده کنید

تیپ شخصیتی مدیرتان را بشناسید

تیپ شخصیتی مدیرتان را بشناسید

رهبرها به نتیجه معطوف هستند. آنها تصویر بزرگ را می بینند و کاری می کنند که محقق شود. آنها خود را قاطع و صادق می دانند، با مشکلات مستقیم روبه رو می شوند و می توانند در شرایط سخت تصمیم گیری کنند. 

خیلی از ما، حداقل در مقطعی از زندگی، کارمند کس دیگری هستیم بنابراین لازم است خوب بدانیم چه چیزی او را ناراحت می کند و از کوره در می برد یا چطور می توانید روی او تاثیر خوبی بگذارید. تا به حال چقدر به شخصیت مدیرتان توجه کرده اید؟ چطور عمل می کند؟ به نظرتان چه کارهایی او را جوشی می کند یا به مذاقش خوش می آید؟
اگر مدیرتان آدم سخت گیری است شما هم خیلی راحت عصبانی می شوید اگر هم مدیر خوبی باشد دلتان می خواهد شما را تایید کند. تشخیص عواملی که باعث موفقیت و قوی شدن روابط کاری می شود مهارتی است که باید در محل کار حتماً به کار گرفته شود. یکی از راه های موفقیت در این کار شناسایی تیپ شخصیتی مدیر است.

به این مثال ها دقت کنید. مدیر آقای الف آدم اجتماعی و برون گرایی است، پر انرژی و پر از ایده های رنگارنگ است. پشت هم پیشنهادهای جدید می دهد و کمتر به کارهای خوب کارمندانش توجه می کند. این مدیر فکر می کند کارمندانش می دانند که او از آنها سپاسگزار است و برای آنها ارزش قائل می شود. مدیر آقای ب سخت کوش است و سازماندهی شده عمل می کند و کار کارمندانش را جزءبه جزء مدیریت می کند. آقای ب نگران است که مدیرش به او اعتماد نداشته باشد و به او ترفیع ندهد. این دو مدیر دو تیپ شخصیتی متفاوت دارند. ولی این تفاوت چه تاثیری بر کارمندان دارد؟
متخصصان روابط شغلی آدم ها را در محیط کار به چهار تیپ شخصیتی متفاوت تقسیم می کنند؛ رهبر، مردمی، آزادمنش و کاری. عموماً بیشتر مردم ترکیبی از دو تیپ هستند. هرچه تصویر آشکارتری درباره تیپ شخصیتی مدیرتان و نیز خودتان داشته باشید راحت تر می توانید بفهمید او در هر مقطعی چه عملکردی دارد، نقاط قوت و ضعفش چیست و چگونه می توانید با همدیگر به بهترین نتیجه برسید.
● رهبرها
رهبرها به نتیجه معطوف هستند. آنها تصویر بزرگ را می بینند و کاری می کنند که محقق شود. آنها خود را قاطع و صادق می دانند، با مشکلات مستقیم روبه رو می شوند و می توانند در شرایط سخت تصمیم گیری کنند. علاوه بر این، می پذیرند که گاهی وقت ها با دیگران ناشکیبایی می کنند و معمولاً اهمیت تعریف کردن و آگاهی دادن به دیگران را فراموش می کنند.
● مردمی ها
مردمی ها به روابط بیشتر توجه دارند. آنها از کار کردن با دیگران لذت می برند. رابط و شنونده های بسیار خوبی هستند و از کمک به دیگران لذت می برند. این افراد اجتماعی، دلسوز و به دنبال تایید هستند و از درگیری دوری می جویند. این ویژگی باعث می شود مردمی ها هنگام اخذ تصمیم های مهم که بعضی ها دوست ندارند دچار مشکل شوند.
● آزادمنش ها
آزادمنش ها به دنبال ماجراجویی و هیجان هستند. این افراد خطر می کنند و با استفاده از قوه تخیل قوی شان مسائل را به روش های نوین و غیرمعمول حل و فصل می کنند. آزادمنش ها در حل مشکلات بسیار موفق هستند، بسیار خلاقند و در شرایط بحرانی خوب عمل می کنند اما در جزئیات مشکل دارند و نمی توانند کارها را تا آخر دنبال کنند و آنها را تمام و کمال انجام بدهند. مقررات سخت را برنمی تابند و معمولاً حواسشان آسان پرت می شود و از کارهای روزمره زود خسته می شوند.
● کاری ها
آخرین گروه شخصیتی کاری ها هستند. اینها عاشق کار کردن هستند و خودشان و دیگران را با برنامه ها و سیستم های از پیش تعیین شده برای هر موقعیتی وفق می دهند. آدم های دقیقی هستند و در موقعیت های پیش بینی پذیر خوب خودشان را نشان می دهند. نقطه ضعف اینها این است که ممکن است کمال گرا بشوند و نمی توانند خودشان را با تغییرات هماهنگ کنند.
ممکن است با مرور این تیپ های شخصیتی متوجه بشوید یکی از اینها کاملاً با خلق و خوی شما مطابق است. به خاطر داشته باشید بیشتر آدم ها معمولاً ویژگی های دو گروه را با هم دارند. حالا به مدیرتان فکر کنید تا متوجه بشوید کدام شخصیت با او هماهنگ است. آیا شبیه شماست یا با شما فرق دارد؟
حالا دوباره مثال هایمان را به یاد بیاورید. مدیر آقای الف رهبر و آزادمنش است در حالی که آقای الف مردمی و کاری است. آنها دقیقاً برعکس هم هستند اما همزمان نقاط قوت همدیگر را کامل می کنند و ضعف های هم را می پوشانند. هرچه آقای الف بیشتر با روحیات مدیرش آشنا بشود کمتر از روش کار کردن او ناراحت می شود.
او از مدیرش یاد می گیرد و از آن پس می تواند راحت تر پیشنهادهایی مطرح کند که به نفع مدیر باشد مثل اینکه چطور مدیر می تواند با کارمندانش مستقیم رابطه برقرار کند. رئیس آقای ب کاری و رهبر است و آقای ب مردمی و کاری. هر دو آنها کاری هستند و دوست دارند همه جزئیات مشخص باشد و وقتی همه چیز تحت کنترل باشد احساس راحتی بیشتری دارند.
هنگامی که آقای ب متوجه بشود مدیرش مثل اوست می فهمد که به او اعتماد دارد فقط مانند خودش زیادی درگیر جزئیات است. او می تواند با به کارگیری مهارت های شخصیت مردمی اش رابطه همکاری با مدیرش را بهبود ببخشد. درک تیپ شخصیت خود و مدیرتان باعث می شود رابطه کاری مثبت و موثری با او برقرار کنید. اگر بخواهید با هم رابطه کاری خوبی داشته باشید، حتی اگر تفاوت هایی بین شما وجود داشته باشد، شرایط برنده - برنده به وجود می آید