اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

رضای خدا

مومن چون درختی باشد میوه دار و پربار، سنگ میخورد و میوه می اندازد.

دشنام می دهند وی ثنا میگوید. قفاش میزنند، وی دعا خیر میگوید.

به چوب و تازیانه می زنند، وی نعمت و صحت و عافیتشان بر خیر میخواهد.

مرگ وی میخواهند، او حیات ایشان میخواهد.

با دشمن چنین زندگانی کند، بنگر که با دوست خود چون کند.

در حق دنیا چه گویم،

که به رنج بدست آرند و به زحمت نگاه دارند و به حسرت بگذارند.

بنده آنی که در بند آنی

آن نمای که آنی تا در نمانی، وگرنه  به تو نمایند چنانکه سزای آنی.

چشم به خود مدار که هر آفت که به مردم رسد، از چشم خود رسد.

زیرا که چشم بد را دواست، چشم خود را دوا نیست.

آدم را چشم بد رسید، به توبه شفا یافت،

و ابلیس را چشم خود رسید، ملعون گشت.

باد مباش که به هر ناکسی وزی.

و چون آتش مباش که در هر خسی آویزی.

و چون خاک مباش که با هر ناچیزی بیامیزی.

و چون آب مباش که با هر جنسی بیامیزی.

در سخاوت چون باد باش که بر هر کسی بوزی.

در شفقت جون آب باش که در هر نفسی برسی.

اما در صحبت وحشی باش تا با هر کس نیامیزی.

و در محبت چون آتش باش تا برافروزی.

سگ شکر میگوید که عوان نیست. خرس شکر میگوید که رباخوار نیست .

کفتار شکر میگوید که طرار (دزد) نیست. خوک شکر میگوید که همسایه آزار نیست.

چنان مباش که حیوان صحرا را شکر باید گفت که چون تو نباشد.

اگر در چشم خود عزیزی، آخر ببین که چه چیزی.

دل تو قطره خون و حاصل تو دنیای دون.

در طفولیت در مهدی، در رجولیت(بزرگسالی) در جهدی،

چون به دست آید برگی، ناگاه در آید مرگی.

گاه آتش و گاه آبی، و عاقبت مشت ترابی.

هر که دانست که هر چه قضاست به او خواهد رسید، از غم برست.

هر که بدانست که در قسمت میل نکرده است، از حسد برست.

و هر که بدانست که اصل او از چیست، از تکبر برست.

همیشه چهار چیز از چهار چیز به فریاد است :

ایمان از حرص، جان از زبان، دل از چشم، بدن از حرام.

رضای خدا از بنده آنگاه حاصل شود که رضای بنده از خدای حاصل شود

رضی الله عنهم و رضوا عنه.

مخالفتِ فرمان الهى

پس شیطان ، آدم و همسرش را به لغزش انداخت و آنان را از آن بهشتى که در آن بودند خارج ساخت . در این هنگام به آنان گفتیم فرود آیید که دشمن یکدیگر خواهید بود و براى شما در زمین ، تا زمانى (محدود)، جایگاه و بهره اى است .

شیطان که بخاطر سرپیچى از دستور الهى در سجده بر آدم ، از درگاه خداوند رانده شده بود، در فکر انتقام از آدم بر آمد و تصمیم گرفت او را از جایگاه آرام و در رفاه و آسایش ، بیرون سازد. لذا با وسوسه هاى بسیار و تظاهر به خیرخواهى ، آنقدر از گیاه ممنوعه تعریف کرد و براى آن ، آثار و فواید شمرد که بالاخره آدم و همسرش از آن گیاه خوردند.

آنان قصد مخالفتِ فرمان خدا را نداشتند، امّا همچون کودکى که تجربه اى از دروغ و فریب ندارد و دیگران را همچون خود راستگو مى داند، وقتى شیطان براى آنها قسم خورد که آنچه در مورد فواید آن گیاه مى گوید، راست و درست است ، باور کرده و فریب خوردند.

مخالفتِ فرمان الهى ، نتیجه اش ، خروج از بهشت گردید و بدنبال آن از جانب خداوند چنین دستور آمد: از درگاه قُرب الهى فرود آیید که بذر کینه و دشمنى میان شما و شیطان افکنده شده و تا مدتى معین در زمین بهره مند خواهید بود.

غرض از خلقت آدم ، خلافت او در زمین بود، پس آدم مى بایست در زمین ساکن شود، لکن خداوند ابتدا محیطى آرام و دور از مشکلات را براى او فراهم ساخت تا در این اردوى آمادگى ، هم با شرایط زندگى در زمین آشنا شود و هم دشمن واقعى خود یعنى شیطان را بشناسد.

 

از این آیه مى آموزیم که :

1- اطاعت از شیطان ، نه فقط انسان را از مقامات الهى دور مى سازد، بلکه رفاه و آسایش واقعى را از انسان سلب نموده و او را در رنج و زحمت قرار مى دهد. چنانکه آدم و همسرش را از بهشتِ رحمت ، به زمینِ زحمت خارج ساخت .

2- دشمنىِ شیطان با انسان ، دشمنى دیرینه و از آغاز خلقت تاکنون بوده است .

3 -زمین ، جایگاه موقتِ زندگى ، و بهره انسان از آن محدود و موقتى است . به فکر آماده ساختنِ جایگاه دائمى خود در بهشتِ الهى باشیم .

4- هر انسانى به خاطر استعدادها و لیاقت هایى که خداوند در او نهاده ، بهشتى است ، ولى نافرمانى ها موجب سقوط و هبوط او مى گردد.

5- هیچ انسانى از خطر لغزش و انحراف مصون نیست ، مگر آنکه خداوند او را حفظ کند. آدم که خلیفه خدا در زمین و مَسجود فرشتگان بود، لحظه اى غفلت او را از درگاه الهى بیرون راند. (البته لغزشِ آدم قبل از رسیدن او به مقام نبوت بوده است ).

شکست

هنگامی که انسان موفق بر زمین می‌افتد ، فورا بر می خیزد ، از شکست خود درس می‌گیرد ، ضربه را از یاد می‌برد و به سمت جایگاهی بلندتر حرکت می‌کند. اگر زندگی مشاهیر بزرگ دنیا را از نظر بگذرانید ، متوجه می‌شوید کسانی که به موقعیت‌های بزرگ دست یافته‌اند ، زیر فشار ضربات شکست ، استخوانی خرد کرده‌اند.

امکان ندارد بدون وجود مخالفت، مشقت و موانع به موقعیت‌های بزرگ دست پیدا کنیم. ولی امکان آن وجود دارد که از موانع برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنیم. هنگامی که از مساله‌ای ضربه می‌بینیم، غالبا چنان در آغاز دچار احساسات می‌شویم که نمی‌توانیم از آن تجربه‌ای بیندوزیم. ما می‌توانیم شکست ها را به پیروزی تبدیل کنیم.

یعنی درسی بگیریم، آن را به کار ببندیم و بعد به شکستی که پشت سر گذاشته ایم نگاه کنیم و لبخند بزنیم. از هم اکنون تصمیم بگیرید از هر مانعی که در سر راهتان سبز می‌شود ، چیزی به غنیمت بگیرید. بار دیگری که در محیط کار یا منزل با مشکلی روبه‌رو می‌شوید ، بر اعصابتان مسلط شوید و بکوشید علت آن را پیدا کنید.

 

از این راه می‌توانید جلو اشتباه‌های مجدد ‌‌را‌ بگیرید. ضربه خوردن تجربه با ارزشی است، در صورتی که بتوانیم از آن درسی بگیریم. ما انسان ها موجودات عجیب و غریبی هستیم، خیلی سریع برای پیروزی‌های خود اعتباری تمام عیار قائل می‌شویم. هر‌وقت به موقعیتی می رسیم ، می‌خواهیم همه عالم و آدم را خبر کنیم. طبیعتا دوست داریم همه ما را به یکدیگر نشان دهند و بگویند: «او را می‌بینی؟ چنین و چنان کرده است.»

با وجود این، عادت داریم به همان سرعت دیگر افراد را به خاطر بروز هر مانع کوچکی مقصر بدانیم. وقتی فروش کم می‌شود ، فروشنده‌ها به طور طبیعی تقصیر را گردن مشتری‌ها می‌اندازند. وقتی کارها از دور خارج می‌شود ، مدیران اجرایی به طور طبیعی کارمندان یا دیگر مدیران را سرزنش می‌کنند.

بعید نیست در این دنیا کسانی بخواهند به ما ضربه بزنند ، ولی در بیشتر موارد ، خودمان باعث سقوط خود می‌شویم. شکست‌های ما در اثر بی‌کفایتی فردی یا اشتباه‌های خودمان است.

واقع گرا باشید. خودتان را در یک لوله آزمایش بگذارید و از دید یک شخص ثالث و بیطرف به خودتان نگاه کنید. ببینید آیا دارای ضعفی هستید که پیش از این، هرگز متوجه آن نشده‌اید؟ اگر ضعفی دارید ، برای اصلاح آن دست به کار شوید. بیشتر مردم آنقدر به خودشان عادت می‌کنند که توانایی دیدن راه های اصلاح نفس را از دست می‌دهند.

خود را مورد نقد و ارزیابی قرار دادن تاثیر سازنده‌ای دارد. به انسان کمک می‌کند که کارآیی و قدرتی را که لازمه موقعیت است، به دست آورد. مقصر دانستن دیگران تاثیری ویرانگر دارد. از اثبات کردن این‌که دیگری دارد اشتباه می‌کند، مطلقا هیچ سودی عایدتان نمی‌شود. به گونه‌ای سازنده خود را مورد نقد و ارزیابی قرار دهید.

از ناتوانایی‌ها و بی‌کفایتی‌های خود فرار نکنید. معیارهای بالاتری را در نظر بگیرید. و مانند افراد موفق، کاستی‌ها و ضعف‌های خود را جستجو و سپس آنها را اصلاح کنید.

یک انسان شکست‌خورده کسی است که با وجود اشتباه‌های احمقانه‌ای که مرتکب شده است، نمیتواند تجربه‌ای بیندوزد

اعتقاد به رسم روزگار، هیچ تجربه‌ای در پی ندارد و آمادگی بیشتری برای رویارویی با مشکلی که قبلاً در شرایط مشابه داشتیم، به ما نمی‌دهد.

به جای مقصر دانستن بخت و اقبال، موانع را بررسی ‌کنید. هرگاه مغلوب شدید ، درس بگیرید. بسیاری از افراد خسته و رنجور از زندگی، محرومیت خود را با عبارات بخت بد، بخت شوم و بخت شور، توصیف می‌کنند.

مشکل اصلی این است که بیشتر مردم وقتی به مانع سختی در کار بر می‌خورند، فقط شکست را در نظر می‌آورند و به این ترتیب مغلوب می‌شوند.

وقتی یقین پیدا می‌کنید که راهی هست، به طور خودکار انرژی منفی را (کنار بکشیم، برگردیم عقب) تبدیل به انرژی مثبت می‌کنید (ادامه بدهیم، جلو برویم.) تنها زمانی یک مساله یا یک مشکل غیر قابل حل می‌شود که فکر کنید غیرقابل حل است. با ایمان داشتن به امکان وجود راه‌حلی برای مشکلات، راه‌حل ها را جذب می‌کنید. به خودتان حتی اجازه صحبت یا فکر درباره ناممکن بودن راه‌حل ها را ندهید.